کمی حرف، کمی توضیح
کمی حرف ، کمی توضیح
حقیقتا نمیشه اسم دیگه ای براش گذاشت، نه؟ خوبه.. چون این فقط یکم حرف و توضیحه. خودمم هنوز نمی دونم در مورد چی، ولی باید با یچی شروع بشه دیگه، نه؟
همه چیزو بر این فرض دارم می نویسم که فعلا کسی به جز خودم این مطالبو نمی خونه.. اینجا برام یجور بایگانیه. برای کارهای مختلفم.
من یه نویسنده آماتورم. قبلا هم زیاد گفتمش اما این معنای بیشتری از فقط یه نویسنده آماتور بودن داره. این کلمه گذشته ی منو با قدمتی 14 ساله نشون میده، و چشم اندازی از آینده ای از من که توش فقط یه نویسنده برتر باشم رو هم در خودش داره. کلمه ی جالبیه، من یه نویسنده ی آماتورم.
با اینکه منتشر کردن کارهامو از فن فیکشن نویسی شروع کردم، اما در واقع من نوشته های زیاد دیگه ای هم دارم، که از یه انشای مدرسه ای شروع شدن. میخوام به مرور تمام این کار ها رو توی اینجا بزارم، از انشا ها گرفته تا فیک ها و وانشات ها، و حتی ایده های غیر داستانی که شامل دلنوشته هام میشه. فکر می کنم زیاد باشن، و گذاشتنشون مدت زیادی طول میکشه. یجورایی، آدم گشادیم! وقتی حال و حوصله نداشته باشم دقیقا برعکس کاری که بایدو انجام میدم یا کلا هیچ کاری انجام نمیدم. این دلیلیه که بعضی چیزا تو زندگی من اینقدر طول کشیده.
به عنوان یه معرفی، من در حال حاضر 18 سالمه. راست یا دروغش به خودم مربوطه، اما سن نوشته هام این موضوعو نشون میده. اسم های مختلفی دارم.... اسم های زیادی که هرکدوم به نحو خاصی برام قشنگن و هر اسم برای من معنا و خاطره ای داره که فقط خودم می دونش و گاهی مثل لطیفه ای میشه که هیچ کس به جز خودم ازش اطلاع نداره. به هر حال، من عادیاتم، یا سهیا. دو نامی که بیشتر با اونها خونده میشم و انگار دو بُعد مختلف وجود منو نشون میدن. از این دو اسم برای کارهای غیر فیکشنی م استفاده می کنم. و اما برای کارهای فیکشنی، اسم من جاکه. جاک یه مخفف خاصه که با اینکه داستانشو تعریف کردم اما چیزای بیشتری، مثل همون لطیفه ناگفتنی در پسش هستن و همین، برام جذابش می کنه.
به عنوان عادیات، سهیا یا جاک، به خودم خوش آمد میگم.
به امید روزهای بهتر، مطالب بهتر، دانش بیشتر.